غر و لندهای یک جهان سومی

غر می زنم، پس هستم

غر و لندهای یک جهان سومی

غر می زنم، پس هستم

سیگار واسش ضرر داره خب!

میدونم آرزوی قشنگی نیست، ولی یکی از آرزوهام اینه که مثلا یکی از دوستام بره زندان، بعد برم ملاقاتش واسش کمپوت آلبالو ببرم، بعد با یه لبخند مسخره بگم "اومدم ملاقاتت دیگه". بعد هر هر عین احمقا بش بخندم!!!

نظرات 14 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 09:47

بالاخره نوشتین پس ..
مقسی

مقسی از شما

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 09:48

گناه داره بدبخت رفیقت
این چه مدل رفاقتی خدایی
تهش بود :)
=))

ولی آخر خنده س!!! ;)

بیتا سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 17:52

سلام

خدا رو شکر دوباره نوشنین بسی خوشحال شدم جداً

یه سوال فنی، عنوان ارتباطش با متن چیه اونوقت؟

اینجور آرزو ها هم واسه خودشون عالمی دارن....

شاد و پیروز باشید:)

خب واسه زندانی اصولا سیگار میبرن...

ممنون

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 20:08

کاش برا دستات آرزوی بهتری داشتی آرش
نمی دونم چرا این روزا احساس می کنم سر حال نیستی
یعنی اون آرش سابق نیستی
چی می شد همه ی آدما تو همه ی لحظاتشون شاد بودن
یا اگه اقلش همش نبودن ..نصفشو یا یک سومشو بودن
کمپوت آلبالو کجا دارن ؟
من می خوام
من همه مدل کمپوت خورده بودم غیر آلبالو
آرش یه درخواست ..
سعی کن شاد تر باشی و سخت نگیری
اینو گفتم چون حس می کنم بی رمقی
شاید خوب باشی نمی دونم ..شاید چون خودم ..فکر می کنم که تو هم بی رمقی نمی دونم
بگذریم ..
ولی خیلی خیلی مواظب خودت باش آقاهه
باشه ؟

سر حال هستم ولی نت ندارم. کلی توئیت نکرده دارم که خودم تنهایی بشون میخندم!!! (اوج اسگل بودن)

تو چرا بی رمقی دیگه؟ تو که الان باید خوش خوشانت باشه!!!

چشم.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 20:13

من دوس داشتم بچه ی رفیقمو بگیرم تو بغلمو اون بهم بگه خاله
یا مثلا رفیقم آزمون دکترا قبول شه و جذب شه و بپره تو بغلم و تمومه شادیشو تو بغل من خالی کنه
یا مثلا منو دوستم بشینیم پشت رول ..من 160 تا برم و اون از ترس هی جیغ بکشه
یا مثلا اینم خیلی دوس دارم که دوستم دقیقا زیر تراس خونه مون باشه و هوا یخبندون باشه ومن هم یه سطل گنده پر از آبه یخو یخ ..روش خال کنم
=)))
و کلا خیلی هم علاقه دارم موهای دوستمو بکشمو اشکشو در بیارم
این آخریا رو شوخی کردم ..

این آرزوها خیلی لطیفن، یه کم خشن باید باشه آرزو! :دی
فقط آخریش و البته یکی مونده به آخری خوب بود!!! :))

دختری از هیچ جا سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 20:27

عههه؟! اسمش آرش بود این جهان سومی ما؟ نمی دونسسیم!!
پسره ی سادیست! چطوری؟ چه خبرا؟
فتو بلاگت عااالیه پسر :)

نمیدونستی جدا؟ عجب.

سادیست هم خودتی :پی
قربونت. غیر از سلامتی، خبر پایان نامه و درگیری نوشتن...

چاوکریم!

دختری از هیچ جا سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 20:28

می گم اثاث کشی کردین چرا انقده افسرده شدی ؟!
قبلناش بهتر تر بودی!
خوب شو دیگه پسر.

خوبم. منتظرم ای دی اس ال وصل بشه.

راستی تو، توئیت ها رو میخونی (میخوندی)؟

تو سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 21:51 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

و من اگه جای رفیقت بودم یه جوری بهت نگا میکردم که خندیدن توی کل زندگیت یادت بره و بری 10 بسته سیگار برام بخری...

ببین فکر اونجاش هم کردم. یه بوکس بهمن هم میبرم که اگه خیلی شاکی شد، بش بدم (سیگار رو) ;)

فری سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 22:02

من نفهمیدم این هر هر خندیدنت حس طنز داره توش یا حس بدجنسی و مسخره کردن؟ خیلییییییی فرق دارن!
این نظر "تو" بهترین جواب بود. عملا کفم برید.

یه چی واسه ته طنز نوشتم، غیر ممکنه ولی باحاله. برو ببین.

تلفیقی از حس طنز و بدجنسی با رویکردی پست مدرن !!!

نظر "تو" رو میتونستم پیش بینی کنم. عالی بود کامنتش

[ بدون نام ] سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 22:32

بی ادبی میشه ولی
خب ما که بله ..دی :
یک اینکه من ینجا اون اون جا
و این که مشغله م خیلی زیاد شده
و یه سری چیزای دیگه که روم نمیشه بگم خو ...دی :
خوشحالم که خوبی
باز خیال آدم راحت میشه وقتی می بینه دوروبری های آدم اوضاشون بر وفق مراده :)

ایشالله به زودی جفتتون یه جا باشید.

بیتا چهارشنبه 30 آذر 1390 ساعت 06:49

جدی؟ من نمی دونستم پس چرا؟

شاد باشید

البته خب طرف باید سیگاری باشه دیگه مگرنه خب کاربرد نداره واسش!

:))))))

;)

الیکوبانو جمعه 7 بهمن 1390 ساعت 16:37 http://www.elikobanoo.blogsky.com

خب من یکی از آرزوهام اینه که یه دوست پسر داشته باشم بعد بر اثر تصادف تو جاده بمیره و بعدش من روز خاک سپاریش حالم بد بشه بعدش برای سومش یه دسته رز قرمز بخرم ببرم سر خاکش یه کت و دامن مشکی شیکم بپوشم بی صدا اشک بریزم

هر چی الان تو دلت گفتی خودتی

خیلی آرزوی زردی بود!!! خوبه فیلم ساز نشدی! ;)

الیکوبانو شنبه 8 بهمن 1390 ساعت 19:31 http://www.elikobanoo.blogsky.com

از زردی در میاد وقتی تو چشم دوست پسرت همینو بگی و اونم بگه جدی میگی ؟ و تو با اعتماد به نفس کامل بگی آره

مرد حسابی! دوست پسر بدبخت رو که کردی زیر خاک. میخوای وقتی بشنوه چی بگه؟ ;)

ولی جدا حتما خوبه که میگی دیگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد