باید اعتراف کنم تا مدت ها فکر میکردم «اکازیون» یه محله ی با کلاس توو تهرانه!
پ.ن.: دلم توئیتر میخواد!
میدونم آرزوی قشنگی نیست، ولی یکی از آرزوهام اینه که مثلا یکی از دوستام بره زندان، بعد برم ملاقاتش واسش کمپوت آلبالو ببرم، بعد با یه لبخند مسخره بگم "اومدم ملاقاتت دیگه". بعد هر هر عین احمقا بش بخندم!!!
پ.ن.: اینجا رو از دست ندید.
برای پریسا دعا کنید. فردا (دوشنبه) عمل داره.
پریسا قدیمی ترین خواننده اینجاست.
پ.ن.1: اسباب کشی کردیم و من نت ندارم. حوصله دایال آپ هم ندارم. زنده ام.
پ.ن.2: با تشکر از ساره و بیتای عزیز که احوال پرس من بودن توو این مدت.
پ.ن.3: طبیعتا توئیـ..تر یا دایال آپ یه جوکه. فعلا نمیتونم توئیــ./تر بیام.
پ.ن.4: دعا کنید...